Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، زنده‌یاد اصغر فردی نویسنده و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ آذربایجان را با نام شهریار می‌شناختند. چراکه تنها ملازم و شاگرد استاد شهریار بود. این نویسنده علاوه بر سال‌ها همراهی و تلمذ از استاد شعر و ادب، آثار صوتی و قلمی بسیاری را از خود برجای گذاشته است.

بازنشر

اشاره- زنده‌یاد اصغر فردی نویسنده و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ آذربایجان را با نام شهریار می‌شناختند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

چراکه تنها ملازم و شاگرد استاد شهریار بود. این نویسنده علاوه بر سال‌ها همراهی و تلمذ از استاد شعر و ادب، آثار صوتی و قلمی بسیاری را از خود برجای گذاشته است. از جمله آثار صوتی آن مرحوم می‌توان به تصحیح و انتشار دیوان صافی تبریزی، شهریار و انقلاب ملت، تبریزیات، شورش ما و چندین آلبوم دیگر اشاره کرد. فردی چند سال قبل از کوچ ابدی، در گفتگویی ابعاد ناشناخته و مفقود استاد شهریار را بازگو کرد. به تعبیر فردی استاد شهریار معتقد بود که شعر آموختنی نیست و فقط فنون و صناعات ادبی را باید آموخت. این گفتگو حاوی نکات نغز و تاثیرگذاری است و مرور آن در روزهایی که اتفاقاً مقارن با سالروز درگذشت مرحوم فردی نیز است، خالی از لطف نخواهد بود:

«عموغلی»، خطاب شهریار به آیت الله خامنه‌ای

نویسنده و پژوهشگر فقید آذربایجان از اولین دیدار آیت‌الله خامنه‌ای با استاد شهریار این‌گونه روایت می‌کند: مرحوم استاد دقایقی دست راست آیت‌الله خامنه‌ای را که مجروح است گرفته و روی قلبش گذاشته و گریه می‌کردند و می‌گفتند تو هم مثل حضرت اباالفضل دستت را داده‌ای. استاد شهریار به ایشان پسرعمو می‌گفتند، حضرت امام (ره) را هم پسرعمو خطاب می‌کردند و این وجه خطاب به اعتبار سیادت‌شان بود.

میراث مظلوم شهریار بر سنگ قبر شهدا

فردی از ابراز ارادت استاد شهریار نسبت به خانواده شهدا این گونه اظهار می‌کند: هر پدر شهیدی که در خانه استاد را می‌زد (به یاد داشته باشید که استاد هیچ کس را نمی‌پذیرفت) و فقط می‌گفت من پدر شهید هستم و برای سنگ قبر پسرم شعر می‌خواهم مرحوم استاد بدون مقاومت شعر برای سنگ قبر شهید می‌نوشت، الان شعرهای بسیار زیادی روی سنگ قبر شهدای تبریز از استاد شهریار وجود دارد که جایی چاپ نشده است.

«خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار» بهترین شعر از نظر استاد

عشق استاد شهریار نسبت به امام خمینی(ره) هیچگاه در محافل ادبی بازگو نمی‌شد. این را فردی اینگونه شهادت می دهد: شهریار همراهی با مردم و انقلاب را به هم‌رائی با روشنفکران معامله کرد تا جایی که می‌بینید وقتی خبرنگار تلویزیون از شاعری مانند شهریار با آن پایه بزرگ شعری می‌پرسد که به نظر شما بهترین شعر چه شعری است او نگفت شعر حافظ، سعدی و یا شعرهای دیگر، گفت این شعر که «خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار» بهترین شعر است.

خب روشنفکران طعنه زدند، پشت در خانه‌اش نجس می‌مالیدند، شعرها و نامه‌های هجوی می‌نوشتند اما او توجهی نمی‌کرد. بیش از شاعران جوان آن روزها و امروز ـ که در کنگره‌ها مرتب شرکت می‌کنند و زندگی را با شعرشان می‌گذرانند ـ درباره انقلاب شعر گفت. شهریار فقط در آن 10 سال زندگی‌اش که در دوران پس از انقلاب بود بیش از 300 صفحه مجموعه اشعار انقلابی دارد.

دیوان 400 صفحه‌ای برای امام و انقلاب

به راحتی می‌توان ادعا که اصغر فردی یکی از محققان و گردآورندگان اشعار انقلابی استاد شهریار است. وی در این باره می‌گوید: بسیاری از اشعار انقلابی استاد به عمد از دیوان‌ها حذف شده، من این‌ها را جمع‌آوری کردم و فکر کردم که شاید ناشران فراموش کرده‌اند و به حکم اصالتِ برائت، گمان را بر این گذاشتم که شاید دسترسی به آن اشعار نداشته‌اند. آن زمره اشعار را در یک کتاب مستقل به نام «شهریار و انقلاب اسلامی» توسط انتشارات الهدی چاپ کردم. در دیوان 400 صفحه‌ای که دارند اغلب شعرها برای امام، انقلاب و آیت‌الله خامنه‌ای است و در طول دهة آخر عمر تقریبا شعری نسرودند که به منویات انقلاب اسلامی بی‌ارتباط باشد.

مراتب معنوی استاد شهریار از نگاه آیت الله بهاءالدینی

فردی از مراتب معنوی استاد شهریار می‌گوید: شهریار به قدری مرتبه بالایی داشت که آیت‌الله بهاءالدینی فرمود: «در مکاشفه دیدم که برزخ از شهریار برداشته شده» آیت‌الله نجفی وقتی در مکاشفه حضرت علی(ع) را می‌بیند، حضرت علی می‌گوید: «اَینَ شاعرنا» یعنی شاعر ما کجاست و شهریار را می‌آورند تا شعر بگوید. او یک کارمند بازنشسته بانک کشاورزی بود با 4هزار و80 تومان حقوق که آخرین دریافتی‌اش بود که نصف آن را هم صدقه می‌داد. هر پنج‌شنبه پیرزنی می‌آمد و آن را می‌گرفت. شهریار از رجبیون بود و هر سال 3 ماه رجب و شعبان و رمضان روزه می‌گرفت.

مکاشفه شهریار از روزهای ورود امام خمینی به کشور؛ جاءالفجر

مرحوم استاد اصغر فردی از روزهای ورود امام خمینی(ره) به کشور عزیزمان ایران اینگونه روایت می‌کند: استاد یک روز زنگ زدند خانه ما و به من گفتند زود بلند شو و بیا. وقتی که از خانه بیرون آمدم تا خدمت ایشان برسم، دیدم پدرم با مردم سر کوچه ایستاده‌اند و حرف می‌زنند جریان را پرسیدم، پدرم گفت معلوم نیست امام می‌خواهد بیاید یا نه، معلوم نیست هواپیما را بزنند، فرودگاه را ببیندند یا امام را دستگیر کنند، کلاً همه مردم خیلی منقلب و مضطرب بودند من هم مضطرب بودم ببینیم بالاخره چه می‌شود رفتم خانه استاد و گفتم امرتان چه بود، گریه کردند و تا مدتی نمی‌توانستند حرف بزنند. بعد که مقداری آرام شدند، گفتند: اذان صبح در مکاشفه دیدم دارم قرآن می‌خوانم و سر سوره نوشته بود «جاء الفجر». از من پرسید چه کسی دارد به ایران می‌آید گفتم امام. گفت این فجر است، مقدمه شمس. شمس آقا امام زمان است از آن روز عاشق امام شدند و همان روز اولین شعرشان را برای امام گفتند. بعد از هر نماز دعای‌شان این بود که خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار. هرگاه آرام به خانه می‌آمدم و ایشان را در حال نماز می‌دیدم همیشه این شعر را بعد از نمازشان می‌خواندند عاشقانه امام را دوست داشتند.

انتهای پیام/60034

منبع: فارس

کلیدواژه: شعر شهریار آیت الله خامنه ای آذربایجان آیت الله خامنه ای اصغر فردی محمدحسین استاد شهریار 27 روز شعر ادب و فارسی امام خمینی ره مقبره الشعرا مقام معظم رهبری آیت الله خامنه ای استاد شهریار بهترین شعر اصغر فردی سنگ قبر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۱۱۸۴۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اگر مطهری و مبارزه او با تحجر ادامه داشت...

مرتضی مطهری یک شخصیت تمام نشدنی در گذر زمان است و تا امروز معادلی که جامعیت او را داشته باشد بر افکار عموم و خصوص رخ نکشیده!

من اولین بار نامش را از پدرم شنیدم که با او از سالهای درسهای فقه واصول امام خمینی آشنا بود و در دهه چهل متواضعانه گاه بیگاهی درتهران پای سخنرانی آن بزرگوار حاضر میشد و به یاد دارم مرا که در سن کودکی بودم به سالن سخنرانی او بُرد تا حضرت مطهری را ببینم.

ارتباط مرموزی بین من و استاد مطهری ایجاد شده بود تا سال ۶۰ که با کتاب داستان و راستان او آشنا شدم و در سال های بعد در حد توان ناچیز فکری خود با دیگر آثار استاد شهید آشنا شدم و یک به یک نوشته هایش را غذای مغز و روح خویش نمودم و این سفره فکری و اطعام معرفتی تا امروز ادامه داشته و دارد و خلاصه؛ "با مطهری زندگی میکنم" و حاضر به جایگزین کردن دیگری و دیگران بجای او نیستم چون تا کنون جایگزینی برای مطهری -خداراشاهدمیگیرم- که پیدا نکرده ام!

مطهری که من شناختم با توجه در آمیختگی بیش از سی ساله افکارم با آثارش، کلید شخصیتش؛ در "فهم عمیق او از دین ، و درک درست جامعه ، و عرضه خوبِ یافته هایش" است.

توضیح این ادعا چنین است؛

۱ - شهید استاد مطهری یک شخصیتِ جامعِ علمی بودکه دگراندیشان را تحمل میکرد. او گذشته از اینکه یک فیلسوف بود و فلسفه را هضم کرده بود، در فقه یک فقیه بود، و مهمتر ؛ با آثار نویسندگان دنیای خود ، حتا با دگر اندیشان آشنا بود ودر مواجه با نام یک نویسنده غربی و یا دگراندیش حیرت زده نمیشد.

این جمله شگفت آور که هیچ گاه عملی نشد ، از اوست؛ " می‌باید دانشکده الهیات به هر قیمتی شده فردی مارکسییسم رادر این دانشکده دعوت کندتامسائل مارکسیسم را تدریس کند. بعد ما هم می‌آئیم و حرف‌هایمان ‌را می‌زنیم. هیچ کس هم مجبور نیست‌ منطق ما را بپذیرد."

و میگفت: "من به جوانان و طرفداران اسلام هشدار میدهم که خیال نکنند راه حفظ معتقدات اسلامی، جلوگیری از ابراز عقیده دیگران است. از اسلام فقط با یک نیرو می شود پاسداری کرد و آن علم است وآزادی دادن به افکار مخالف و مواجهه روشن و صریح با آنها."

۲ - آیت الله مطهری به عمقِ "دین" سفرِ علمی کرد. عمقِ دین بمعنای فهم و اجتهاد در فقه نیست .

اجازه دهید سخنی از استادبزرگوارم آیت الله وحید خراسانی که در درس داشتند تقدیم کنم که فرمودند: "تفقه در دین ؛ متفاوت از تفقه در ابواب فقه، طهارت تا دیات است ، این یک قسمت از دین است نه تمام دین؛ بعض الشیء لیس بالشیء»

در مورد "فقه مطهری" دامنه سخن وسیع است. خلاصه آن این است که او میگفت : "تمام مطالب دو جلد کفایه الاصول را در مشت دارم" ، و در درسهای عمومی آیت الله بروجردی و درسهای خصوصی امام خمینی توانست به رتبه بالای "اجتهاد" برسد و فقیه شود،  ولی نه یک فقیه متعارف مانند دیگران که حداکثر یک حاشیه بر "عروةالوثقی" و یا "مکاسب شیخ انصاری" اضافه کند، بلکه وی فقیهی بود که باید تفقه او درچگونه باز کردنِ گره های کور را از زندگی فردی و اجتماعی مسلمین دیدکه درآثارش مانند؛ کتاب "حجاب" و نیز "نظام حقوق زن" و یا "اسلام و مقتضیات زمان" رصد کرد. او از خاستگاه فقه سنتی با بازاندیشانه، پیوند بین نص و زندگی را رقم زد.

۳ - استادمطهری از تحجر فاصله داشت.

اوتوانست بااین روش درست مراجعه به متون اصیل دینی وعدم دخالت حب و بغض ها، از تحجر و دگم اندیشی وسنت گرایی های نامعقول دور شود.

آقای مطهری بر بافت فرسوده؛ بنایِ فقه و فلسفه و تفسیر بنا نکرد. استاد عزیز آیت الله جوادی در درس میفرمود: "در تمام رشته ‌ها ما تا نقشه جامع علم آن رشته را نداشته باشیم، هر فتوایی که در درون آن بدهیم به صورت بافت فرسوده است؛ مثل کسی که شهر را بخواهد اداره کند، تا نقشه جامع شهر را نداشته باشد، هرگونه ساخت و سازی داشته باشد طولی نمی‌کشد که بافت فرسوده می‌شود." مطهری نقشه جامع "شهرعلم" را داشت.

مطهری عزیز، در حد میسور بین علم و دین را آشتی میداد و عامل همبستگی عالمان و دانشمندان بود. علوم انسانی و تجربی را احترام میگذاشت همانطور که علوم اسلامی را ارج مینهاد تاجاییکه واجب علی کل مسلم  را به تمام علوم بشری سرایت میداد ودر عین اینکه به آداب و فرهنگ و دانش خودی باور داشت، اما هیچ گاه این باور باعث تمسخر و یا بی اعتنایی به ره آور غرب نمیشد. اوهیچ گاه شبهه وشبهه دار را رمیِ به بی دینی نمیکرد و هیچ گاه در مثل تریبون دینی نمازجمعه آنان راتهدید به ارهاب -ترور- نمیکرد.

امروز؛ مادربرابر دوگانگی سازی بین دین و هرچیزی که نیاز بشر است قرار گرفته ایم! مانند علم ویا فلسفه ویا بهداشت ویا تکنولوژی ودانش درغرب .. و نیزازسوی دیگر مواجه با تغییر در مفاهیم بدیهی مانند؛عدالت،عصمت،قدرت و.. هستیم‌!

بگمانم؛اگر مطهری ومبارزه اوباتحجر ادامه داشت، شرائط متفاوتی داشتیم.

۴ - آیت الله مطهری از محو شدنِ در شخصیتها بر حذر  بود و شخصیت پرست نبود. او نه وابسته به فرد، و نه وابسته به هیچ تشکیلات سیاسی و غیر سیاسی بود. او درعین اینکه به امام خمینی عشق داشت و از بردن نام او اشک می ریخت و وابسته عاطفی و تحصیلی به او بود اما وابسته فکری نبود که سرسپرده باشد، مطهری نه تنها خود اهل دست بوسی و پا بوسی نبود ، بلکه ؛ بسی پهلوانانه بر سرسپردگی ، چاکری ، تعصب و اطاعت بی چون و چرا  ، چنان تیغ نقد میکشید که آه از دل مریدبازان به آسمان بلند می شد.

او در نقدِ عالمانه ی دو بخش کوشا بود ، یعنی ؛ نقد "ارباب قدرت"  و نقد "ارباب دیانت".

استاد شهید مطهری چه زیبا گفت: "مقام حکومت، ملازم با مقام قدسی نیست و هر مقام غیرمعصومی که در وضع غیرقابل انتقاد قرار گیرد، هم برای خودش خطر است و هم برای اسلام، من مانند عوام فکر نمی‌کنم که هر که در طبقه مراجع قرار گرفت مورد عنایت خاص امام زمان است و مصون از خطا و گناه و فسق است."

۵ - استاد مطهری در پیدایش انقلاب بهمراه همراه امام خمینی نقش موثر یک مجاهد و نیز یک ایدئولوگ را داشت ، اما این ، باعث نمیشد که چشم بر حقائق و یا نارسائی ها و یا حقوق مردم ببند و مدافه جریان حاکمیت باشد.

او چنین میگفت :

"این انقلاب به شرطی در آینده محفوظ خواهد ماند و به شرطی تداوم پیدا خواهد کرد، که قطعاً مسیر عدالت خواهی را برای همیشه ادامه بدهد. یعنی دولت‌های آینده واقعاً و کلاً در مسیر عدالت اسلامی گام بردارند، برای پر کردن شکاف‌های طبقاتی اقدام کنند. تبعیض‌ها را واقعاً از میان بردارند .. من تأکید می‌کنم اگر انقلاب ما در مسیر برقراری عدالت اجتماعی به پیش نرود، مطمئناً به نتیجه نخواهد رسید و این خطر هست که انقلاب دیگری با ماهیت دیگری جای آن را بگیرد."

استاد مطهری دم از معنویت بدون عدالت نمیزد چون بر این اندیشه بود که ؛ "نبود عدالت در جامعه؛ پایه معنویت را متزلزل خواهد کرد و چون باعث محرومیت‌ میشود ، محرومیت عامل ایجاد عقده‌های روانی است و عقده‌های روانی تولید انفجار خواهد کرد!"

شهید مطهری برای حق به هرگونه رفتار ناروایی که با متن دین و حقوق مردم در تضاد بود را ممنوع میدانست ، چون بر این باور بود: «برای حق باید از حق استفاده کرد و اگر من بدانم که با یک دروغ، امشب همه گناهکارانِ شما توبه میکنند و نمازِ شب خوان میشوند، اسلام به من اجازه چنین کار [دروغی] را نمیدهد.»

بعد از ملاحظه مطالب پنج گانه تقدیم شده ، آیا به نظر شما "مطهریِ امام خمینی" تکرار شد؟

 

دیگر خبرها

  • تبیین سرفصل‌های آموزش و پرورش تراز انقلاب/معلمان امیدآفرینی کنند
  • نگاه قرآنی و تفسیری رهبر معظم انقلاب با سخن و کلام ایشان عجین است
  • دانش‌آموزان باید بدانند چرا ایران حاضر به ایجاد روابط با برخی کشورها و دولت‌ها نیست
  • ۲۳۳ پایان‌نامه مرتبط با کنگره اندیشه‌های قرآنی آیت الله خامنه‌ای در حال تدوین است
  • دیدار جمعی از معلمان و فرهنگیان با رهبر معظم انقلاب
  • معلمان با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند
  • اگر مطهری و مبارزه او با تحجر ادامه داشت...
  • مطهری امام
  • معلمان با رهبر معظم انقلاب دیدار می‌کنند
  • تصاویری از رهبر انقلاب در خلیج فارس