ماجرای حمله ساواک به منزل آیتالله خامنهای
تاریخ انتشار: ۱۹ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۳۰۵۴۹۱۲
به گزارش سرویس سیاسی جام نیـوز، خاطرات حضرت آیتا… العظمی سیّد علی خامنهای (مدّظلّهالعالی) از زندانها و تبعید در دوران مبارزات انقلاب اسلامی با عنوان «خون دلی که لعل شد» برای اولین بار از سوی انتشارات انقلاب اسلامی منتشر شد.
این کتاب ترجمه فارسی از کتاب «إنّ مع الصّبر نصراً» است که چندی قبل در بیروت توسط سیّد حسن نصرا… دبیرکل حزبا… لبنان رونمایی و معرفی شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
معرفی کتاب خاطرات رهبر انقلاب توسط نصرالله +عکس
آنچه کتاب حاضر را از کتابهای مشابه متمایز میکند، بیان حکمتها، درسها و عبرتهایی است که به فراخور بحثها بیان شده و هر کدام از آنها میتواند چراغ راهی برای مخاطب کتاب بهویژه جوانان باشد. مخاطب در قالب خاطرات، با فجایع رژیم منحوس پهلوی آشنا شده و از سختیها، مرارتها و رنجهای مبارزان و در مقابل از پایمردیها، مقاومتها، خلوص و ایمان انقلابیون مطلع می شود.
شاید بتوان گفت شاهبیت این کتاب و ترجیعبند آن، همان است که در نام کتاب تبلور یافته و آن، طعم شیرین پیروزی است که پس از مقاومت و صبر چشیده می شود و همین نکته می تواند یکی از دلایل انتشار آن در مقطع زمانی کنونی باشد.
در ادامه این گزارش، بخشهایی منتخب از این کتاب منتشر می شود.
در اواخر یکی از شبهای زمستان آن سال در خواب بودم که در زدند. از خواب بیدار شدم و طبق عادتم بدون اینکه بپرسم پشت در کیست، شخصاً برای باز کردن در رفتم. یک ساعت به اذان صبح مانده بود و افراد خانواده در اندرونی خوابیده بودند.
در را که باز کردم، دیدم افرادی با مسلسل و هفتتیر ایستادهاند! به ذهنم گذشت که آنها عدّهای چپی هستند و قصد تصفیهی مرا دارند؛ چون در آن زمان آقای بهشتی به من اطّلاع داده بود که چپیها دست به کشتار و تصفیهی اسلامگراها زدهاند، و از من خواسته بود که هشیار و مواظب باشم.
چپیها در کرمانشاه شبانه به منزل آقای موسوی قهدریجانی ریخته بودند، دست و پای او را بسته بودند و قصد کشتنش را داشتند که در یک حادثهی غیرمنتظره توانسته بود بگریزد و از مرگ نجات یابد. این مسئله هنوز در ابهام است و برای روشن شدن آن اقدامی نکردهایم.
به محض آنکه چنین فکری به ذهنم آمد، فوری به بستن در اقدام کردم. آنها کوشیدند مانع بسته شدن در شوند، امّا ترس از مرگ به من قدرت بخشید و زورم بر آنها چربید و در را بستم. بعد به فکرم رسید که آنها ممکن است از دیوار بالا بروند یا از راه دیگری وارد خانه شوند.
آنها با اسلحهی خود شروع به کوبیدن به شیشهی ضخیمی که روی در منزل بود، کردند و آن را شکستند. در همان حال که من به راهی برای نجات میاندیشیدم، یکی از آنها فریاد زد: «به نام قانون، در را باز کن». از این حرفشان فهمیدم که از مأموران ساواک هستند. خدا را شکر کردم که برخلاف تصوّر من، آنها از چپیها نیستند.
به سمت در رفتم و در را باز کردم. شش نفری حمله کردند و در میان درِ بیرونی خانه و درِ محیط اندرونی، با خشونت و بیرحمی مرا به باد کتک گرفتند. در آن هنگام مصطفی که دوازده سال داشت، بیدار شده بود و از پشت شیشهی نازکی که میان من و آنها حایل بود، با حیرت و شگفتی به صحنهی کتک خوردن پدر مینگریست و فریاد میزد.
ساواکیها بیرحمانه به کتک زدن من با مشت و لگد ادامه دادند و مخصوصاً با نوک کفش خود به ساق پای من ضربه میزدند. سپس به من دستبند زدند و دستور دادند جلو بیفتم و به سمت داخل منزل بروم. به آنها گفتم: این جوانمردی نیست که خانوادهام مرا دستبسته ببینند؛ دستبند را باز کنید.
دستبند را باز کردند و وارد خانه شدم. دیدم همسرم دلشکسته و ناراحت است و چهار فرزندش هم در اطرافش برخی خواب و برخی بیدارند. کوچکترینشان «میثم» بود که دو ماه داشت. به آنها گفتم: نترسید، اینها مهمانند!
مأموران ساواک به جستوجو و بازرسی خانه پرداختند و تا آشپزخانه و توالت را هم گشتند! همسرم اقدام جالبی کرد: وارد اتاقی شد که من مردم را در آن ملاقات میکردم. این اتاق دو در داشت؛ یکی به کتابخانهام باز میشد، و دیگری به محیط اندرونی.
همسرم اعلامیّههای محرمانهای را که در اتاق بود، جمع کرد. و من نمیدانم چگونه متوجّه وجود این اعلامیّهها در اتاق ملاقات شده بود و چگونه توانست بدون آنکه مأموران امنیّتی متوجّه شوند، وارد آن اتاق شود. حتّی من هم متوجّه این اقدامش نشدم، تا اینکه بعدها خودش به من گفت.
او این اعلامیّهها را جمع کرده بود و زیر فرش گذاشته بود تا ساواکیها آنها را پیدا نکنند. آنها وارد کتابخانه شدند، آن را وارسی کردند و مقدار زیادی از کتابها و نوشتهها و اوراق مرا برداشتند، که تعدادی از آن کتابهای من هنوز مفقود است.
یک ساعت یا بیشتر، تمام گوشهکنارها و سوراخسمبههای خانه را گشتند، تا اینکه وقت نماز صبح فرا رسید. گفتم: میخواهم نماز بخوانم. یکی از آنها با من تا محلّ وضو آمد. وضو گرفتم و به کتابخانه برگشتم و آنجا نماز خواندم. بعد یکی از آنها هم نماز خواند. ولی بقیّه نماز نخواندند و به بازرسی خانه ادامه دادند.
حتّی یک وجب از خانه را نکاویده نگذاشتند! به نظرم من از مادر مصطفی قدری غذا خواستم و بعد از او خواستم مجتبی و مسعود را که پس از بیدار شدن، دوباره به خواب رفته بودند، بیدار کند تا با آنها خداحافظی کنم. هنگام خداحافظی به فرزندان گفته شد: پدرتان عازم سفر است.
من گفتم لازم نیست دروغ گفته شود. و واقع امر را به بچهها گفتم. وقتی از خانه بیرون آمدم، دیدم خانه در محاصرهی عدّهی دیگری از افراد است. اتومبیلی را به داخل کوچهی باریکی که خانهام در آن واقع بود، آوردند. این اتومبیل یک جیپ معمولی بود. بدون آنکه چشمم را ببندند، مرا در اتومبیل نشاندند. یکی از آنها پشت بیسیم تکرار میکرد: عقاب … عقاب… عقاب،... گرفتیمش... گرفتیمش!
این واقعه، تنها یک سال پیش از پیروزی انقلاب بود!
مرا به مرکز ساواک مشهد بردند و در یک زیرزمین جا دادند. در این زیرزمین راهروهای باریکی بود که در دو طرف آنها سلّولها قرار داشت. چند ساعت آنجا ماندم. در خلال این مدّت به قرآنی که همراه داشتم، تفأل زدم. آیهای آمد که حاوی مژده و نوید بود.
فوراً آن را در پشت قرآن نوشتم. برایم ناهار آوردند. پس از صرف ناهار، مرا در اتومبیلی نشاندند که به سمت بیرون شهر حرکت کرد. نمیدانستم چه میخواهند بکنند، چون با دفعات پیشین وضع فرق میکرد: اتومبیل معمولی … بدون بستن چشمها… و حرکت به سوی خارج شهر!
اتومبیل جلوی پاسگاه ژاندارمری ایستاد. فهمیدم که قصد آنها تبعید من است و نه زندانی کردن من.
مشرق
منبع: جام نیوز
کلیدواژه: آیت الله خامنه ای منزل ساواک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۰۵۴۹۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تبیین سرفصلهای آموزش و پرورش تراز انقلاب/معلمان امیدآفرینی کنند
به گزارش «نماینده»، رهبر معظم انقلاب اسلامی در روز معلم در دیدار هزاران نفر از معلمان و فرهنگیان سراسر کشور، تکریم و تشکر از معلم را وظیفه فرد فرد ملت خواندند و با اشاره به اینکه آموزشوپرورش از لحاظ اهمیت و تأثیرگذاری با هیچ دستگاه دیگری قابل مقایسه نیست، افزودند: هویتسازی نسل نوجوان و جوان و ایجاد شوق و امید در او، تحول مستمر، توانمندسازی مادی و غیرمادی معلمان، حمایت از مراکز تربیت معلم، تقویت معاونت پرورشی و الگوسازی در جامعه معلمان، مهمترین سرفصلهای کاری آموزشوپرورش است.
روابط با رژیم صهیونیستی و عادیسازی، مشکلی را حل نخواهد کرد
حضرت آیتالله خامنهای همچنین گسترش تظاهرات حمایت از ملت فلسطین در آمریکا و کشورهای دیگر را نشانه استمرار اولویت مسأله غزه در افکار عمومی جهان خواندند و تأکید کردند: جنایات رژیم صهیونیستی و همدستی آمریکا با او، حقانیت مواضع نظام و ملت ایران را در نفی رژیم اشغالگر و بدبینی به آمریکا اثبات کرد و همه بدانند هیچ راه حلی برای حل مسأله فلسطین جز بازگشت این سرزمین به صاحبان مسلمان، یهودی و مسیحی آن وجود ندارد و روابط با رژیم صهیونیستی و عادیسازی، مشکلی را حل نخواهد کرد.
ایشان با تبریک روز معلم به جامعه عزیز معلمان به عنوان پرورشدهندگان فضیلت و سازندگان آینده کشور، گفتند: توجه و احترام همگانی به معلمان، باعث ایجاد جاذبه بیشتر برای این شغل شریف، ارتقای سطح جامعه معلمان و در نتیجه، ارتقای کشور میشود و لازم است رسانهها و صاحبان تریبونهای عمومی در زمینه تبیین جایگاه معلم و ضرورت تمجید از او، فعال شوند.
رهبر انقلاب علت متفاوت بودن اهمیت آموزشوپرورش با دیگر دستگاهها را تربیت منابع انسانی برشمردند و گفتند: همه دستگاهها به کارگیرنده نیروی انسانی هستند اما آموزشوپرورش، پرورشدهنده منابع انسانی است.
حضرت آیتالله خامنهای معلمان فعال را هویتسازان نسل نوجوان و جوانان دانستند و گفتند: هر حرف و رفتار و موضعگیری و حتی اشاره معلم در شخصیتسازی نسل نو تأثیر دارد.
ایشان وجود نیروی انسانی خوب را غیرقابل مقایسه با منابع و سرمایههای طبیعی خواندند و گفتند: پیشرفت، امنیت، سلامت، علم و تحقق همه ارزشهای انسانی و اسلامی در کشور در گرو وجود نیروی انسانی مناسب است که این کار عظیم برعهده آموزشوپرورش است.
حضرت آیتالله خامنهای سخنان وزیر آموزشوپرورش در این دیدار را خوب ارزیابی کردند و افزودند: به حمدالله برخی نکاتی که در سالهای گذشته بیان کردهایم در مسیر اجرا قرار گرفته است.
از کم توجهی به سند تحول بنیادین ضرر کردیم
رهبر انقلاب در تبیین سرفصلهای مهم آموزشوپرورش، اجرای سند تحول را مهمترین خواندند و گفتند: از انفعال و کمتوجهی به این سند در سالهای گذشته، ضرر کردیم اما بازنگریِ در حال نهایی شدن این سند و تدوین نقشهراه اجرایی آن خبر خوبی است که ترمیم سند تحول با استفاده از نخبگان داخل و خارج آموزشوپرورش، باید مستمر ادامه یابد.
«توانمندسازی»، سرفصل دومی بود که حضرت آیتالله خامنهای در باب وظایف آموزشوپرورش مطرح کردند.
ایشان گفتند: توانمندسازی معیشتی و مادی معلمان همیشه مورد تأکید بوده و اکنون نیز هرچه ممکن است باید در این زمینه تلاش شود.
رهبر انقلاب افزودند: توانمندسازی اما محور دیگری هم دارد و آن قوامیافتگی کار «معلمی» است؛ یعنی معلم از نیروی معنوی و عشقی که در وجود هر انسانی به تعلیم و تربیت وجود دارد، استفاده کند و با بهرهمندی از ملزومات، نیازها و تجربیات، شغل پرمرتبت معلم را قوام و استواری و استحکام دهد.
ایشان در همین بحث، نیت، روحیه، انگیزه و درک حقیقی از «معلمی» را لازمه پرورش نسل نو دانستند و افزودند: معلمی صرفاً با کلاس و تدریس محقق نمیشود.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین تقویت مراکز تربیت معلم را لازمه دستیابی جامعه معلمان به سطح تراز خواندند و افزودند: دانشگاه فرهنگیان و دیگر مراکز تربیت معلم باید کاملاً تقویت شوند.
سرفصل سومی که رهبر انقلاب به تبیین پرداختند، اهمیت و لزوم تقویت معاونت پرورشی بود. ایشان گفتند: در برههای عدهای میگفتند معاونت پرورشی لازم نیست و خود معلم در کنار تعلیم وظیفه پرورش را هم انجام میدهد؛ البته این حرف درست است اما صرف توجه معلم به مسائل پرورشی کافی نیست و باید مجموعهای، متولی این مسئله بسیار مهم باشد.
حضرت آیتالله خامنهای، جلوگیری از ایجاد و شیوع آسیبهای اجتماعی را جزو توقعات از جوانان خواندند و گفتند: مقدمه و شرط تحقق این مهم آن است که در خود مدارس آسیبهای اجتماعی وجود نداشته باشد که این جزو وظایف معاونت پرورشی است.
تبیین صحیح مسائل بنیادی کشور و نظام برای نوجوانان و جوانان، وظیفه دیگر معاونت پرورشی بود که رهبر انقلاب با اشاره به آن گفتند: اگر میلیونها جوان و نوجوان، مصالح بنیادی و مسائل اساسی کشور را بشناسند، از جبهه دوست و دشمن آگاه باشند و در مقابل اهداف دشمنان ملت واکسینه شوند، سرمایهگذاری عظیم رسانهای و سیاسی دشمنان نتیجهای نخواهد داد.
جوانان و نوجوانان باید از منطق و عقلانیت سیاستها و رفتار نظام باخبر باشند
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: دانشآموزان، جوانان و نوجوانان باید از منطق و عقلانیت سیاستها و رفتار نظام باخبر باشند و بدانند پشت شعارهای «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیلِ» ملت چه منطقی نهفته است و چرا ایران حاضر به ایجاد روابط با برخی کشورها و دولتها نیست.
رهبر انقلاب در سرفصلی دیگر با تأکید بر اهمیت ثبات مدیریتی در آموزش و پرورش، تغییرات کوتاهمدت مدیریتی را موجب به ثمر نرسیدن کارهای اساسی دانستند و گفتند: بنده در مدیریتهای سطح بالا تا متوسط تأکید بر ثبات دارم تا بتوان برنامهها و کارهای مهم را دنبال کرد.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به وجود الگوهایی برای اقشار در صنوف مختلف جامعه، الگوسازی و معرفی نمونههای برتر معلمان را ضروری و شوقآفرین خواندند و افزودند: آموزش و پرورش باید الگوهای موفقی همچون معلمی که خوب تدریس میکند یا سالهای طولانی از عمر خود را صرف تدریس کرده است، یا رنج رفت و آمد به مناطق دشوار برای تدریس به دانشآموزان را به جان خریده است، شناسایی، و این معلمان را به عنوان قهرمانان تعلیم و تربیت معرفی کند.
ایشان در بخش دیگری از سخنانشان و در بیان انتظارات از جامعه معلمان، معلم را نه فقط آموزنده علم بلکه پرورنده هویت دانشآموز خواندند و گفتند: معلم میتواند تواناییهای بالقوه و استعدادهای دانشآموز را همچون استخراج طلا و نقره از معدن، کشف و بالفعل کند؛ بنابراین معلم باید در کنار علمآموزی، انگیزه، همت، اعتماد به نفس و شوق به درس و کار هم به دانشآموز بدهد تا ظرفیتهای درونی او شکوفا شود.
«دادن نگاه ملی به دانشآموز» انتظار دیگری بود که رهبر انقلاب با اشاره به آن گفتند: نگاه ملی یعنی دانشآموز بداند که تحصیل و کلاس درس قطعهای از حرکت عمومیِ پیشرفت و جزئی از ماشین عظیم پیشبرنده کشور و نظام است، بنابراین لازم است دانشآموزان را با افتخارات ملی، داشتههای کشور، پیروزیهای ناشی از راههای درست، آشنا و همچنین از خطرها و دشمنیها آگاه کنید.
ایشان امیدآفرینی را وظیفه دیگر معلمان دانستند و افزودند: امید تضمینکننده آینده کشور است و اگر کسی امید را در دل و جان جوان و نوجوان برانگیزد در واقع به ساخت آینده کشور کمک کرده است و به همین علت است که مکرراً بر امیدآفرینی اصرار میکنیم.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: افرادی که از سر لجاجت با نظام یا دولت یا اشخاص دیگر، جوانان را ناامید میکنند در واقع به آینده کشور لطمه میزنند.
«تشویق دانشآموزان به فعالیتهای اجتماعی» و همچنین «مهارتآموزی به دانشآموزان»، توصیههای دیگر رهبر انقلاب به معلمان بود.
حضرت آیتالله خامنهای در بخش پایانی سخنانشان به مسئله غزه پرداختند و افزودند: با وجود تلاشهای زیاد صهیونیستها و پشتیبانان آمریکایی و اروپایی آنها مسئله غزه همچنان مسئله اول دنیا است که اعتراضها به جنایات رژیم صهیونیستی در دانشگاههای آمریکا و گسترش آن به دانشگاههای اروپا از نشانههای استمرار حساسیت افکار عمومی جهان به مسئله غزه است.
ایشان افزایش روزافزون فشار افکار عمومی بر روی رژیم اشغالگر را ضروری خواندند و افزودند: رفتار وحشیانه و بیرحمانه سگ هار صهیونیستی باعث اثبات حقانیت موضع جمهوری اسلامی و ملت ایران شد و کشتار سی و چند هزار نفر که نیمی از آنها زنان و کودکان هستند ذات شریر و خبیث رژیم صهیونیستی و حقانیت موضع همیشگی ایران را به همه دنیا نشان داد.
رهبر انقلاب، رفتار آمریکا و دستگاههای مرتبط با آنها را در قبال «اعتراض بدون خشونت و تخریب» دانشجویان معترض به جنایات اسرائیل، دلیل دیگری بر اثبات موضع جمهوری اسلامی ایران در بدبینی به دولت آمریکا دانستند و گفتند: این موضوع به همه نشان داد که آمریکا شریک جرم و همدست صهیونیستها در گناه نابخشودنی کشتار مردم غزه است و برخی حرفهای بهظاهر دلسوزانه آنها هم دروغ است؛ بنابراین موضع جمهوری اسلامی که نمیتوان به دولت آمریکا خوشبین بود و به آن اعتماد کرد، اثبات شد.
فلسطین باید به صاحبان اصلیاش بازگردد
حضرت آیتالله خامنهای تنها راهحل مسئله فلسطین را پیشنهاد مطرح شده از جانب ایران یعنی بازگشت فلسطین به صاحبان اصلی آن اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی خواندند و تأکید کردند: تا وقتی فلسطین به صاحبان خود بازنگردد مشکل غرب آسیا حل نخواهد شد و حتی اگر بیست، سی سال دیگر هم تلاش کنند که رژیم صهیونیستی را سر پا نگه دارند -که انشاءالله نمیتوانند- این مسئله، حل شدنی نخواهد بود.
رهبر انقلاب افزودند: فلسطین باید به مردم آن بازگردد و پس از تشکیل نظام فلسطینی، خودشان تصمیم بگیرند که با صهیونیستها چه کنند.
ایشان با اشاره به تحرکاتی برای عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی و کشورهای منطقه، گفتند: بعضیها خیال میکنند با این کارها مسئله حل خواهد شد در حالی که با فرض عادی شدن روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی اطراف، نه تنها مشکل حل نمیشود بلکه مشکل متوجه دولتهایی خواهد شد که با چشم بستن بر جنایات رژیم اشغالگر با آن دست دوستی دادهاند و ملتها به جان خود آن دولتها خواهند افتاد.
در ابتدای این دیدار وزیر آموزش و پرورش در گزارشی از مراحل نهایی بازنگری در سند تحول خبر داد. آقای صحرایی، تصویب نقشه راه اجرایی سند تحول با محوریت معلمان، برنامههای درسی و تربیتی، مدارس و ارزشیابی تحصیلی را از دیگر فعالیتها اعلام کرد.
استخدام کمسابقه ۷۰ هزار معلم با اولویت جذب دانشجو-معلمان، تکمیل و ساخت ۲۹۰۰ مدرسه در سراسر کشور، افزایش سهم دانشآموزان فنیوحرفهای در مقطع تحصیلی متوسطه دوم، پیگیری سیاست «هر دانشآموز یک مهارت شغلی»، ارتقای امور پرورشی و مشاورهای از جمله محورهای گزارش وزیر آموزشوپرورش در این دیدار بود.